زندگي آدم چيز بسيار عجيبي است
مثلا من هر روز به خودم ميگفتم که چقدر بدبختم و چقدر اين زندگي ناعادلانه بوده و براي من اين گونه رقم خورده است.
ولي هر يک از اين کلمات در مقايسه با ديگران معنا پيدا ميکنند شايد هزارها يا ميليون ها نفر ديگر هستند که شرايطشان و وضعيت سلامتشان از من بسيار بدتر است ولي هنوز هم اميد وارند تلاش آنها براي يک روز بيشتر زنده ماندن و نفس کشيدن است.
روز ها تلاش ميکنند سالها در گوشه و کنار بيمارستان ها ميمانند تا شايد يه روز بتوانند در هواي ازاد راه بروند و مثل يک آدم ساده يک زندگي خيلي نرمال و کسل کننده اي داشته باشند اما اين زندگي لعنتي حتي انقدر هم ترحم ندارد که به انها اين شانس را بدهد .
زندگي شايد از انچه تصور ميکنيم خيلي کوتاه تر است شايد يک ثانيه اضافي هم نداشته باشيم براي اعتراف عشق -براي بيان تاسف و
شايد ديگر کسي را که دوست داريم نبينيم و لمسش نکنيم و گرماي وجودش را در دستان سرد خود حس نکنيم.
بعضي انسانها با اين که بيماري اي دارند که شانش تجربه خيليي چيزها و احساسات را از انها يده ولي بازهم به دنبال گرفتن چيزهايي از بيماري هستند ايندفعه انها ميخواهند باشن نه بيماريشان {پارتي از فيلم}
در فيلم دختر قصد دارد فقط و فقط يک فوت به پسري که عاشقش هست نزديکتر شود و اين فاصله بين انها به جاي 6فوت پنج فوت باشد
پس شما هم سعي کنيد از اين زندگي چيزهايي را بگيريد همانگونه که او از شما ميگيرد همواره.
تايمر عمر ما در حال شمارش به عقب است قبل از اينکه آلارم مرگ زنگ بخورد لذت عشق و دوستي و مهرباني و شجاعت و آزادي را بچشيد . محدوديت ها را کنار بگذاريد .
و اين يادتان باشد که اين دنيا را فقط عشق و محبت نجات ميدهد
پس تا زمانش را داري يه کاري کن
ثانيه ها ميگذرند.
نويسنده:سيما
درباره این سایت